گفت و گو با دروغ پردازی كه برج میلاد را کج كرد+عکس
گفت و گو با دروغ پردازی كه برج میلاد را کج كرد+عکس
گفت و گو با دروغ پردازی كه برج میلاد را کج كرد
ماجرا از این قرار بود كه روزنامه شرق در سال 84 دروغی گفت كه خیلی ها آن را باور كردند. به طرز زیركانه ای بالای صفحه و البته با فونت ریز ، نوشته شده بود«كلیه محتویات این صفحه دروغ 13 است» اما خیلی ها این قسمت روزنامه را ندیده بودند. كسانی كه نوروز سال 84 را به یاد دارند می دانند كه در آن سال خیلی ها به پای برج میلاد می آمدند تا از نزدیك ببنینند كه برج میلاد كج شده است یا نه.
موضوع تا جایی پیش رفت كه حتی یكی از شبكه های تلویزیونی فارسی زبان لوس آنجلسی نیز به این خبر استناد كرد.
امسال نیز یك دروغ بزرگ گفته كه بسیاری آن را باور كردند، ولی تا قبل از این گفت و گو كسی نمی داند كه آن مطلب هم دروغ بود.
با فرورتیش رضوانیه گفت و گوی كوتاهی انجام داده ایم كه در ادامه می آید. در این گفت و گو رضوانیه در مورد دروغی كه سه سال قبل گفته بود می گوید، از فحش هایی كه به خاطر دروغی كه گفته بود شنیده و از سوژه های دیگری كه برای دروغ سیزده به در انتخاب كرده بوده است.
اولین بار كی دروغ سیزده گفتید، در چه روزنامه ای؟
من طنز نویس روزنامه شرق بودم. سال 82 پیشنهاد كردم كه در صفحه آخر ویژه نامه عید یك صفحه به عنوان صفحه دروغ سیزده بدر داشته باشیم.
اولین دروغی كه گفتید چه بود، چطور سوژه دروغ را پیدا كردید؟
اولین دروغ این بود كه پایتخت قرار است به بم منتقل شود. این دروغ را به عنوان تیتر یك در صفحه ای با چیدمان صفحه اول روزنامه اصلی منتشر كردیم. تمام اخبار و عكس ها و تیتر های این صفحه دروغ بودند. و صفحات دروغ داخل روزنامه بود.
بعد از گذشت 3 سال می شود در مورد جنجالی ترین دروغ شما صحبت كرد، چه سوژه هایی به جز برج میلاد داشتید؟
سال بعدش( سال 84) تصمیم گرفتیم كه یك خبر جدی تر كار كنیم. چند خبر كوچك كار كردیم، مثل افتتاح اولین رادیوی خصوصی با مدیریت محمد صالح اعلا و اولین تلویزیون خصوصی با مدیریت علی لاریجانی. نوبت تیتر یك رسید. باید برای تیتر یك روزنامه یك دروغ بزرگ پیدا می كردیم.
اما برای تیتر یك صفحه دروغ های سیزده سوژه های ابتدایی ربوده شدن سردار طلایی( فرمانده نیرو انتظامی وقت) و پیدا شدن حفره ای در تخت جمشید كه به آمریكا ختم می شود بود. كه این دو سوژه كار نشد و در نهایت قرار شد سوژه برج میلاد را كار كنیم.
چه شد كه دو سوژه اول را كار نكردید؟
اول فكرم این بود كه بگوییم سردار طلایی( فرمانده نیرو انتظامی وقت) ربوده شده است. به سردار طلایی زنگ زدم، گفتم با یك داستان اكشن می خواهم بگویم كه تو ربوده شدی. سردار طلایی هم گفت خب اگر می دانی كه مردم از ربوده شدن من خوشحال می شوند این خبر را كار كنید. اما اگر كسی باور كرد كی این خبر را تكذیب كنم؟ من هم گفتم فردای روزی كه خبر ربوده شدن شما چاپ شود روزنامه تعطیل است تا بعد از تعطیلات. اما بعد از آن از این دروغ منصرف شدم.
چرا دروغ برج میلاد را انتخاب كردید، یعنی از دروغ های دیگر آسیب كمتری داشت؟
دروغ برج میلاد را انتخاب كردم چون فكر می كردم هر كسی این دروغ را بخواند در نهایت از پشت بام یا پنجره منزلش برج را نگاه می كند و می بیند كه كج نشده و خیالش راحت می شود. اما این اتفاق نیفتاد. تصویر برج میلاد را با فتوشاپ كج كردیم، و دروغ را هم در روزنامه چاپ كردیم.
یك شبكه تلویزیونی لوس آنجلسی در همان زمان روی این دروغ شما مانور داده بود، آن برنامه را دیده بودید؟
من ندیده بودم اما یكی از دوستانم آن بخش را برایم ایمیل كرد. مجری آن شخصی به نام آقای میبدی بود. او تعریف می كرد كه وقتی كه ما بچه بودیم در حیاط خانه مان یك درخت اوكالیپتوس داشتیم. شب صدای مهیبی از حیاط آمد و ما رفتیم و دیدیم آن درخت كه مورد علاقه پدرم هم بود سرنگون شده، من همان شب مرگ را در چشمان پدرم دیدم.
میبدی این داستان را به دروغ ما مربوط كرد و برج میلاد را همان درخت اوكالیپتوس و نظام را پدرش تعبیر كرد و نتیجه گرفت كه برج میلاد كه اوكالیپتوس نظام است در حال سقوط است و پس از سقوط آن نظام برخواهد افتاد! بعد هم گفت كه اهالی گیشا در حال تخلیه منطقه هستند چون خطر آنها را تهدید می كند، در حالی كه اصلا چنین چیزی در كار نبود. اتفاقا خبرگزاری مهر هم یك خبری در مورد همین ماجرا كار كرد.
این دروغ شما روی قیمت ملك در گیشا تاثیر گذار بود؟
بله كمی قیمت ملك در گیشا به طور مقطعی پایین آمد، مردم ساكن گیشا به 110 زنگ می زدند كه اگر خطر ما را تهدید می كند منطقه را تخلیه كنیم.
كسی به خاطر این دروغ به شما فحش نداد؟
چرا یك نفر به روزنامه شرق زنگ زده بود و گفته بود الهی بچه هایتان بمیرند، الهی جگرتان آتیش بگیرد. من حاصل سالها زندگی ام را در گیشا ملك ساخته ام، اگر یك ریال قیمت این منطقه پایین بیاید، الهی نفرین هایم بگیرد و...
دروغ بعدی تان چه بود؟
روزنامه روی این مساله اصراری نداشت. بیشتر خبرهای كوچك كار كردیم. خبر اصلی این بود كه «سرقت از موزه فجر ناكام ماند» بعد از اینكه این دروغ را كار كردیم، بعد از تعطیلات خانمی كه مدیر موزه فجر بود تماس گرفت و گفت من قرار بود این هفته بازنشست شوم كه زهر مارم شد. شب عید نشسته بودیم یك دفعه روزنامه را خواندیم و كلی وقت صرف كردیم برای تماس با ارگان ها و سازمان ها كه بفهمیم ماجرای سرقت از موزه ما چه بوده است!
امسال چه دروغی گفتید، كجا منتشر كردید؟
هنوز كسی نمی داند كه دروغ بوده، چون مثل سایر سال ها بالای صفحه هم ننوشته ایم كه دروغ بوده است، دروغ امسال را در ویژه نامه دنیای خودرو منتشر كردم در صفحه سیزده یك آگهی كار شده كه طبق آن قرار است فورد به ایران بیاید. یك شماره هم در آن صفحه برای متقاضیان درج كرده ام، تا به حال حدود دو هزار اس ام اس به آن شماره رسیده است.
فكر نمی كنید كه عدم درج دروغ بودن خبر ممكن است برایتان مشكل ساز شود؟
نه، مگر اینكه صاحب كمپانی فورد از ما شكایت كند كه آن هم بعید به نظر می رسد.
0 comments:
» نظر شما چیست؟